ژان نئول کاپفرر از صاحب نظران حوزه برند سازی؛ معتقد است برای دستیابی به یک جایگاه ذهنی در ذهن مخاطبان نیازمند به موقعیتگذاری هستیم،موقعیتگذاری که معطوف به تعلق و تفاوت است. و در پاسخ به چهار پرسش کلیدی
– چرا؟ یا برای چه؟
– برای چه کسی؟
– چه وقت؟
– در مقایسه با چه کسانی یا کسی؟
موقعیتگذاری یک شخص، نام یا….شکل میگیرد.
موقعیتگذاری، مفهوم مفیدی است. این مفهوم به ما گوشزد میکند که یک نام، محصول و… چیزی نیست؛ جز آنچه به روشنی در ذهنها علیه رقبا موقعیتگذاری شده است. این موقعیتگذاری سبب تمایز و ترجیح یک شخص بر شخص دیگر یا خرید، رای دادن و سایر انتخابها نزد ما به شمار میآید.
دکتر محمد علی نجفی به عنوان تنها گزینه منتخبان پنجمین دوره شورای اسلامیشهر تهران، در میان کاندیداهای مطرح برای تصدی این جایگاه انتخاب شد و با شروع به کار رسمیشورای پنجم به عنوان شهردار تهران انتخاب و معرفی خواهند شد،این انتخاب در سال ۹۶ پایانی است بر حضور ۱۴ ساله اصولگرایان در شهرداری تهران، جایی که در آن با موقعیتگذاری صحیح توانستند پس از دو سال دکتر محمود احمدی نژاد را از بهشت به پاستور بفرستند و در پس دوازده سال مدیریت دکتر محمد باقر قالیباف تجربه ای متفاوت از مدیریت و اجراء به سبک اصولگرایان در آن به مردم ارائه نمایند.
محمود احمدی نژاد در شهرداری تهران با موقعیتگذاری خود در برابر شورای اول،الگوی مدیریتی که او آن را به نزدیکان مرحوم آیت اللههاشمیرفسنجانی نسبت میداد و ارائه تصویر نوکری خود برای مردم توانست از این موقعیتگذاری برای جایگاهیابی و پیروزی در انتخابات سال ۱۳۸۴ بهرهگیری نماید. احمدی نژاد بهترین بهره برداری را از دوسال مدیریت شهر تهران با موقعیتگذاری صحیح و جایگاهیابی موفق برای خود ثبت نمود.
محمد باقر قالیباف در شهرداری تهران اگر چه با چالشهایی همچون املاک نجومی،حادثه پلاسکو،مساله دستفروشها و سوالاتی همچون اداره گران قیمت شهر و… مواجه است، اما حضور او در مدت ۱۲ سال بر مسند شهردار تهران از او در جایگاه «شهردار تهران» و نه کاندیدای ریاست جمهوری، تصویر یک شهردار متمایز ساخته است،تصویری واضح، دارای ویژگیهای قدرتمند و فواید ملموس که چالشهایی جدی و پرسشهایی بدون پاسخ را در ذهن مخاطبان با خود همراه دارد. قالیباف در شهرداری تهران ناچار به ایجاد تمایز میان خود و احمدینژاد از یک سو به عنوان یک شهردار از اردوگاه اصولگرایان و رقابت با تصویر و نام مهندس غلامحسین کرباسچی شهردار پرآوازه پایتخت که نامش تداعی گر شهرداری تهران است بود. قالیباف ناچار بود در رقابت میان نامها آن گونه عمل کند که رقابت را به احمدینژاد و کرباسچی واگذار نکند،تلاشهای او برای اینکه در مقایسه میان احمدی نژاد و کرباسچی مغلوب نشود از او این مجموعه عملکرد متنوع و پر بسامد را ساخته است،او کارها و ایدههای بر زمین مانده را کامل کرد تا کار را به رسم معمول آنکه تمام کرد به نام خود مهر کند و حوزههای متنوعی از تصدی گری و نهادسازی را برای رقابت با زیرساختها و ظرفیتهای برآمده در دوران رقیبان پیشینش در ساختار شهرداری پدید آورد تا با ارائه خدمات در این زیرساختها و نهادهای نوپدید خود را در خدمت شهروندان پیشگام تر نشان دهد. همه و همه اینها دست به دست هم داد تا «قالیباف» را در مقام شهردار و نه کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری به عنوان یک نام جدی در ذهن شهروندان تهرانی تثبیت کند.
امروز پس از ۱۴ سال، دکتر محمد علی نجفی به «اعتبار» و «اعتماد» نام و برند شخصی اش که وامدار هم نشینی با نامهای مهندس میرحسین موسوی، مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمیاست و اعتبار وزارت،ریاست سازمان برنامه و بودجه و معاونت رئیس جمهور به عنوان یک چهره موجه با نام شناخته شده و معتبر نزد شهروندان تهرانی از سوی منتخبان مردم در شورای شهر به عنوان «شهردار تهران» برگزیده شده است، تا شهروندان تهرانی در سایه شناخته شده بودن، اعتبار و اعتماد به نام «نجفی» از تصمیم شورای شهر خرسند و درباره اداره شهر دغدغه ای نداشته باشند.
این آگاهی، اعتبار و اعتماد «شهروندان» به نام نجفی سرمایهای است بی بدیل که نیازمند به موقعیتگذاری صحیح است.موقعیتگذاری که اگر به درستی انجام نشود سرمایه اعتماد و رای مردم به لیست امید را در مسیر سیاسی پیش رو تا سال ۱۴۰۰ و بعد از آن با چالشهایی جدی مواجه خواهد نمود، بر همین اساس دکتر نجفی نه تنها برای حراست از اعتبار و نام خویش که برای حراست از اعتماد مردم و اعتبار اصلاح طلبان نیازمند به جدی گرفتن موقعیتگذاری نام و برند شخصی خویش به عنوان نماینده جریان اصلاح طلبان در اداره شهر و نه فقط شهردار هستند. بر همین اساس و بر پایه نظریه موقعیتگذاری ژان نئول کاپفرر، ایشان باید به سوالاتی که پیش تر ذکر شد پاسخ دهند، سوالاتی که ممیز تمایز او با قالیباف و احمدی نژاد در اداره شهر خواهد بود.
تجربه شورای اول و عملکرد ناثواب برخی در آن دوران سبب شده است تا همواره اصولگرایان در مقام مقایسه به ذکر یاد آن شورا در مقایسه با دوران قدر قدرتی خود در ۱۴ ساله اخیر بپردازند، امری که مطمئنا محمد باقر قالیباف و کمتر احمدی نژاد در آیندهای نه چندان دور به سراغش خواهند رفت و به مقایسه دوران و شیوه مدیریت خود و دستاوردها و شیوه مدیریت دکتر محمدعلی نجفی خواهند پرداخت! آخرین پرسش موقعیتگذاری کاپفرر سوال از مقایسه است، مقایسه یک فرد با دیگران! احمدینژاد یک بار با استفاده از این پرسش بر چالشها و ابهامات ذهنی مخاطبان سوار شد و به مقصد رسید؛ این بار اما پس از چالشها و پرسشهایی که گرد زمان آنها را کهنه خواهد کرد، احتمالا محمد باقر قالیباف به سراغ دکتر نجفی خواهد آمد و با قیاس کار خود را پیش خواهد برد، بر همین اساس ضروری است برای حراست از نام و اعتبار آقای دکتر محمد علی نجفی و اعضای محترم شورای شهر و در راس آن اعتماد مردم به اصلاح طلبی و جریان اصلاحطلب با موقعیتگذاری صحیح این چالش را به یک فرصت بدل کنیم.
ثبت دیدگاه